جدول جو
جدول جو

معنی دهان آلوده - جستجوی لغت در جدول جو

دهان آلوده
(ذُلْ مِ حَ)
که آلوده به آب دهان کسی باشد. که کسی بدان دهان زده باشد:
ملک نقل دهان آلوده می خورد
به امید شکر پالوده می خورد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دامن آلوده
تصویر دامن آلوده
شخص بدکار و بدنام، آلوده دامن، تردامن، برای مثال چرا دامن آلوده را حد زنم / چو در خود شناسم که تردامنم (سعدی۱ - ۱۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
(مَ دَ / دِ)
که دامن آلوده دارد. که دامنش بچیزی چون خون یا پلیدی و نظایر آن آغشته شده، تردامن. فاسق. فاجر. آلوده دامن. دامن آلود. دامن سیاه. مقابل خشک دامن و پاکدامن:
دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید
بسخن گفتن زیباش بدان به نشوند.
سعدی.
چرا دامن آلوده را حد زنم
چو خود را شناسم که تردامنم.
سعدی.
یکی زجر کردش که تبت یداک
مرو دامن آلوده در جای پاک.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دامن آلوده
تصویر دامن آلوده
فاسق و فاجر، گنهکار
فرهنگ لغت هوشیار
خمیازه، دهان دره
فرهنگ گویش مازندرانی